به جنگ دیو بدادا رفت و بهار را آورد

می‌گفتند او معنی حس خوب کودکی و نوجوانی را در خود نگه داشته است؛ همچون بهاری که شکوفه می‌دهد و حس تازگی و پاکی را دوباره معنا می‌کند پرویز کلانتری هم بهار را یک‌بار با دستانش معنی کرده بود. تصویرگری کتاب «گل اومد بهار اومد» از او، به نویسندگی منوچهر نیستانی در سال ۱۳۴۷ منتشر شد تا بهار را در دنیای کودکانه‌ معنا دهد. 


به گزارش ایسنا پرویز کلانتری، نقاش، طراح، نویسنده و روزنامه‌نگار معاصر ایرانی، از هنرمندان نام‌آشنای نوگرای ایران بود. او در اولین روز از نوروز سال ۱۳۱۰ به دنیا آمد و راه بهار را به دنیای تصویرگری باز کرد. خود او نیز همانند بهار بود؛ این‌ را دوستانش می‌گفتند که صفا، صداقت، مناعت و لطافت را می‌توان در او دید. 


کلانتری با نقاشی قصه می‌گفت. او عناصر ساده و آدم‌های ساده را به تصاویر آورده بود و دور هم جمع کرده بود تا دنیای کودکی را به دور از پلیدی‌ها نگه دارد؛ همچون «نخودی» کتاب «گل اومد بهار اومد» (چاپ ۱۳۴۷) که به جنگ دیو بد ادای سیاه رفت تا آن را از میان برداشته، تنهایی را بیرون و بهار را به خانه بازگرداند. 


این هنرمند در سال ۱۳۳۰ وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبای تهران شد و در سال ۱۳۳۸ فارغ‌التحصیل رشته هنرهای تجسمی شد. کلانتری در دانشکده با همایون صنعتی‌زاده رییس دانشکده هنرهای زیبا آشنا و این آشنایی موجب شد که او به موسسه انتشاراتی فرانکلین ناشر کتاب‌های درسی و نشریه پیک راه پیدا کند و به سمت تصویرگری کتاب‌های درسی برود. 


برخی از تصاویری که در خاطرات کودکان دهه ۶۰ حک شده هم از ذهن و دستان کلانتری بیرون آمده بود. تصاویری مثل «روباه و زاغ»، «حسنک کجایی؟»، «کوکب خانم» و «دهقان فداکار» و … 


البته کلانتری با نقاشی های کویرش هم شناخته می‌شود. نقاشی‌هایی که موجب شده بود او خود را نقاش مناظر خاک‌آلود مملکتش بداند. 


کلانتری علاوه بر نقاشی و تصویرگری، به سوی نویسندگی و روزنامه‌نگاری نیز رفته بود و خود مقالاتی در باب هنر و هنرمند ایرانی و چند مجموعه داستان از جمله «ولی افتاد مشکل ها»، «چهار روایت» و «نیچه نه، فقط بگو مشداسماعیل» را منتشر کرده است؛ اما از تاثیرگذارترین تجربیات حرفه‌ای کلانتری را می‌توان تصویرسازی در نشریات، کتاب‌های درسی و داستانی گسترش زبان و بیان بصری او دانست. تصویرگری در کتاب «گل اومد بهار اومد» اثر منوچهر نیستانی  (۱۳۱۵-۱۳۶۰) که آن نیز از جمله آثار ماندگاری است که بعد از گذشت حدود ۵۵ سال حال و های بهاری خود را حفظ کرده است.


این کتاب بار دیگر سال ۱۳۹۵ به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با ویرایش جدید منتشر شد. 


کتاب «گل اومد بهار اومد» داستان نخودی کوچک و تنهایی است که برای رهایی از تنهایی و آوردن بهار باید به جنگ دیوی برود و با شکستن طلسمش، بهار را به خانه بیاورد.


بخشی از کتاب: 


” روزی بود، روزگاری بود


تو بیابون خدا


نخودی از نخودا


خونه داشت و زندگی


همه چی، هر چی بگی!


همه‌چی، از همه جور.


روی رف، تنگ بلور


این ور رف، گلاب‌پاش


اون ور رف، گلاب‌پاش


ترمه و سوزنی داشت


پارچه‌ی پیرهنی داشت


نخودی نگو بلا بگو


خوشگل خوشگلا بگو


اما فقط یه غم داشت


یه چیز تو دنیا کم داشت


همدل و همزبون نداشت


جفت هم آشیون نداشت


نخودی تو اون درندشت


تنهای تنها می گشت”

منبع خبر: خبر گزاری ایسنا

مطالب مرتبط