دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

تضمین ذاتی و منافع ایران

تهران- ایرنا- روزنامه خراسان در یادداشتی آورد: منطق جمهوری اسلامی ایران در موضوع تضمین‌ها روشن است. ایران بر اساس مثل قدیمی خود نمی خواهد از یک سوراخ دو بار گزیده شود بنابراین اعلام کرده تنها در صورت وجود «تضمین‌های کافی» است که می‌توان در وین به توافق دست یافت.


روزنامه خراسان ۲۱ بهمن یادداشتی به قلم دکترهادی محمدی فعال سیاسی، منتشر کرده در این یادداشت با اشاره به از سرگیری مذاکرات وین آمده است: سه شنبه این هفته علی باقری و تیم مذاکراتی ایران به وین برگشتند تا پس از وقفه ای ۱۰روزه مذاکرات وین در دور هشتم را از سر بگیرند. اظهارات مقامات رسمی ایران و ۱+۴ و آمریکا نشان می دهد کار مذاکرات به حساس ترین بخش خود رسیده است و به نظر می رسد در برخی موضوعات مهم همچون تضمین ها که خواست اولیه و منطقی ایران در ادوار مختلف مذاکراتی بوده پیشرفت های خوبی حاصل شده است. اکنون سوال این است که «تضمین ذاتی» (Inherent guarantee) یا تضمین درونی تا چه حد  می تواند قابل اعتماد و  تامین کننده منافع کشورمان باشد؟


در واقع آن چه باعث نگرانی طرف مقابل در این سال ها شده، مفهومی به نام گریز هسته ای است. به این شکل که آن ها مدعی هستند ایران به دانش فنی ساخت بمب اتم رسیده و آن چه باید با توافقات هسته ای ایجاد شود، به تاخیر انداختن آن است یعنی افزایش زمان گریز هسته‌ای، یعنی از زمانی که ایران تصمیم به ساخت بمب گرفت تا زمان ساخت، فرصت معناداری که مثلا حداقل یک سال باشد، طول بکشد. البته این توهم آن هاست زیرا جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده که در دکترین دفاعی اش تسلیحات اتمی وجود ندارد اما دنیا، دنیای واقعیت های روی زمین است نه اخلاقیات و حرف های خوب، چه بخواهیم یا نخواهیم آن ها  این تصور غلط و نگرانی را دارند.


برهمین اساس معتقدم در کنار هر تضمین سیاسی، حقوقی یا اقتصادی که تیم مذاکراتی ما موفق به کسب آن شود، نباید فراموش کنیم مهم ترین تضمین برای این که طرف مقابل بار دیگر توافقی را که امضا می کند، نقض نکند همین توان هسته ای بالا و همیشه آماده است، توانی که می تواند به ایران قابلیت بازگشت پذیری سریع (Rapid reversibility) را بدهد تا در صورت هرگونه نقض صریح توافق برجام در آینده، ایران نیز بتواند به سرعت وضعیت هسته ای خود را بازیابد و حتی جلوتر هم برود. اساسا در روابط بین‌الملل، مهم ترین و اثرگذارترین تضمین، داشتن توان پاسخگویی مناسب از طریق ایجاد و حفظ اهرم‌های لازم برای هزینه‌زا کردن نقض عهد طرف مقابل است. تجربه برجام به ویژه در دو سال و نیم اخیر به طرف مقابل نشان داد که ایران به رغم اجرای برجام توانست ظرفیت هسته ای خود را به گونه ای حفظ کند تا در زمان لازم بتواند بازگشت پذیری سریعی داشته باشد و باعث نگرانی طرف مقابل به ویژه آمریکایی ها شود. این موضوع را این روزها بارها در ادبیات مقامات این کشور می شنویم که خروج احمقانه ترامپ از برجام اتفاقا باعث اوج گیری سرعت غنی سازی در ایران شد.


غنی سازی ۲۰درصدی و ۶۰درصدی، امروز ایران را دارای حدود ۳۰۰کیلو مواد غنی شده ۲۰ درصد و بیش از ۲۰ کیلو ۶۰درصد کرده در حالی که این فعالیت در دوره برجام نبود و اصولا قبل از برجام، غنی سازی ۶۰درصدی هم نداشتیم در حالی که دیگر مطمئن شده اند رسیدن به غناهای بالاتر همچون ۹۰ درصد هم برای ایران کار دشواری نیست یا به گفته رئیس سازمان انرژی اتمی ایران مثل آب خوردن است. ایران در حالی امروز بیش از ۲۵۰۰ کیلو مواد غنی شده زیر ۵درصد انبار کرده که سقف این مواد در برجام ۳۰۰ کیلو بوده یا درحالی چندصد سانتریفیوژ IR۶ با ظرفیت غنی سازی ده سو و چندصد سانتریفیوژ IR۴ و بیش از هزار سانتریفیوژ IR۲M که ظرفیت غنی سازی ۵برابری نسبت به ماشین های نسل اول را دارند، به کار می گیرد که اصولا قرار بود تا ۱۰سال و ۱۵ سال چنین اتفاقی نیفتد. ایران در حوزه تحقیق و توسعه نیز سانتریفیوژهای IR۸ و IR۹ را در دستور کار دارد که به ترتیب ۲۴ و ۵۰ سو ظرفیت دارند و این خیره کننده است. فراموش نکنیم همه این دستاوردها در مدتی کمتر از سه سال اتفاق افتاده و اگر ایران یک سال صبر استراتژیک را هم انجام نمی داد که دیگر وضعیت کاملا متفاوت بود.


از سوی دیگر طرف مقابل اکنون به خوبی آگاه است که اجرای تعهدات هسته‌ای از سوی ایران، «اجرای مشروط» (Conditional implementation) خواهد بود و تا زمانی ادامه خواهد داشت که طرف مقابل بر اساس معیارهای راستی‌آزمایی مد نظر ایران به تعهدات خود پایبند باشد و در صورت نقض عهد از سوی طرف مقابل، توان هسته‌ای ایران همچون سال های اخیر خروج آمریکا از برجام به سرعت قابل احیا خواهد بود بنابراین متوجه پافشاری تیم ایرانی بر حفظ توانمندی های اصلی هسته ای ایران هست و می‌داند باید این خواسته را در توافق لحاظ کند.


منطق جمهوری اسلامی ایران در موضوع تضمین‌ها روشن است. ایران بر اساس مثل قدیمی خود نمی خواهد از یک سوراخ دو بار گزیده شود بنابراین اعلام کرده تنها در صورت وجود «تضمین‌های کافی» است که می‌توان در وین به توافق دست یافت؛ این تضمین های کافی که مهم ترین آن می تواند تضمین ذاتی باشد، به نظر نگارنده از هر تضمین حقوقی و سیاسی در روابط بین الملل معتبرتر و قابل اعتماد تر است  و تا حد زیادی این آرامش خاطر را خواهد داد که بار دیگر شاهد مسخره کردن حقوق بین الملل و یک توافق نامه معتبر همچون برجام توسط حاکمان کاخ سفید نباشیم.